محل تبلیغات شما

حالا جدایِ ازینکه من دوهفته رفتم توییتر و همون موقعم استخری زده فلان بعد کاربرا کولاک کردن چکسی فلان کردی کی کی بود و دردو الان دهن همه رو سرویس کردمو کلی حرف درباب توییتر فارسی و فلان انیمه ای ک جدید دیدم (میگم ک یادم نره, دی ومپایر هانتر بلاد لاست)

میخواستم شرح یه جمعه ی عنیو بدم پیشاپیش "عن تو این زندگی"

امروز همونجوری ک بر همه ی پشت کنکوریا یا حداقل ۵۱هزار نفر واضح و مبرهن است ازمون مادر فاکر کاظم قلمچی بود 

فاک  اپان هیم اند هیز کادر اموزشی 

نشسته بودم این هفته از تموم این شیش ماه بیشتر درس خونده بودم با شوق و ذوق با رویای اینکه وارد دانشگاه میشم دارو میخونم به بچه ها میگم خبط منو نکنن پشت کنکور نمونن تا میتونن, با این رویا که بالاخره یکی برا حرفم تره خورد میکنه میتونم موثر باشم تو زندگی بقیه نذارم مث من شنبا این حس رهایی  قشنگی که شیش ماهه منتظرشم اینکه بالاخره از دست غول بزرگی که منم خلاص میشمخلاص شدم 

ولی  غوله ول کن نیس 

ازمونم خراب شد 

تموم  رویاهام, تموم من, مث تیکه های پنبه تو مشت مامانم شد که داشت بالاشتا رو دوباره میبست تا پف کنن 

نمیتونم روحمو وصف کنم 

چون درکشم سخته برام 

این حق من نیست/نبود

بهم میگن بخون امسال کارشناسیا رو قبول شی 

عمق فاجعه اس 

نمیفهمم واقعن من اینقد داغونم 

که همچین حرفی بزنن 

تلاش میکنم مدام تا با بغضی که چنگ میزنه به گلوم و خفتمو میگیره با اشکایی که تا مغزم و هی موج میزنه هی

دیشب داشتم مینوشتم برای بعدیا که "من تونستم شما هم میتونین"

تنها حرف الانمم همینه با تغییر 

"اینقد زور میزنم تا بشه تا شما هم بتونین"

ببین منو کاظم, مصدر کوچولوی شدت کثافت این حیات تاریک, یه روزی از صفحه ی تاریخ محوت میشیاز طرف همه ی زخم خورده ها شاید 

پ.ن:نه واقعن دنبال مقصر نمیگردمچون واقعیت همینه یکی هست که عامل درد دوهفته ای ۵۰هزار نفره بگیر ۱۰۰۰نفر راضینبقیه چی؟!!…"این عدالت اموزشی نیست" تامام


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها