محل تبلیغات شما

فقط اونجایی ک داشتم به حسام ایده ی پیمانو از خودش بدون ذکر نام میگفتم و قیافه اش یه جوری شد و پرسیدم خب تو چی میدونی خودتو ؟گفت هیچی

حالا مثلن اینجا قیافه ی منو در حد دو تا نعلبکی چشم متصور شین

ادامه داد

من هیچی نیستم

گفتم ینی چی ینی مثلن همه چی هستی

و موکدن گفت هیچی

-ینی این نیس ک مثلن چون همه چی هستی هیچیم نیسی مث اون قضیه ی متمم احتمال تو ریاضی

+نمیدونم ولی این هیچیم از نظر ریاضی تعریف شده

-پس یه دوگانه باوریه دیگه

+ببین اونجا گفتی شاید دیگه

سرمو ت دادم

+پس اره

وقتی ازم تعریف خودم از خودمو پرسید یکم خب غیر حرفه ای بود ک تعریف خودش اینقد خفن و ایناس بعد من بیام بگم ولی خب گفتم

-من قطعن همه ی چیزاییم ک یه روزی بهم گفتن و خیلی دفنسیو واستادم جلوشون ک نه امکان نداره من همچین ادمی نیستم

خلاصه بگم دوساعت با حسام شیش هفته نقل بیان


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها