محل تبلیغات شما

ژان پل ساتر میگه از سه عصر بدترم مگه داریم 

من معتقدم این عزیز جان افسردگی پنج عصرو تجربه نکردهاخ که دلم میخواد برم خرید کنم ولی متاسفانه "عایم عه شاپاهالیک" پس کاملن واضح و مبرهن میل به خرید من هرگز نمیشه

دیروز با اختلاف ۱۴_۱۵ساعت پیش ۱۲ مجلد کتاب خریدم اینترنتی و هنوز دلم میخواد بخرم

دلم پیش ماسکای فریمن و سی سی کرم گارنیر مونده و هی دارم به خودم میگم بی خیال خوشگلی بعد همون لحظه یه تبلیغات لوازم ارایشی میبینم و دل از دلم میره گفتم یا نه که اکسریم لش بیو رو هم میخواماحتمالا رنگای ارکتیک فاکسم باید بذاریم روش و هایلایتر

نععععع من خوشگلم

من خوشگلمممممم

ولی دلم میخواد

دلم کانورس زرد میخواد

شومیز سفید

و شومیز سفید

لنت به بوی عید

هنگ درامزم خیلی خفنه دلم یدونه ازوناهم میخواد

نمیشه ماهم بابا نوئل میداشتیم؟!یه لیست مینوشتیم میاورد؟!

"ویسکی مون فیس"بند باحالیه مخصوصا اینکه از اکاردئون زیاد استفاده میکنه

دیشب برق رفته بود و من در کمال افتخار داشتم .

بیخیال بعضی اعترافا خیلی ناموصیه

اون پسته برای اخرین روز دبیرستانی بودن جاش دیروز بود با بیس دقه تاخیر ینی ۱۹ اسفند

یه ساله که دبیرستان نرفتم!

و در این مدت فقط چن تا تغییر جزئی تو زندگیم بوده

لاک ناخونامو دیگه پاک نمیکنم حتی با اینکه فم میکردم اوه خدای بزرگ دیگه ازین به بعد همیشه میتونم لاک بزنم خیلی شه تر و ناجور تر از قبل شدمحتی سبیلامو نمیزنم و موهای پامو که دیگه عمرن دیگه پشت اون نیمکتای لنتی ردیف اول نیستم که با یه حرکت ناخواسته موهای زایدم بره تو چش و چال معلمدر کل میتونیم استنتاج کنیم که کوهی از پشم شدم

تو این یه سال یه بار موهامو تراشیدم-بعد۱۴سال- یه بار کنکور دادم یه بار خوشحال شدم شب اعلام نتایج یه بار انتخاب رشته کردم یه بارم ۴روز لب به غذا نزدم چون از خودم متنفر بودم که هیجا قبول نمیشم و یه بارم کارنامه ی اعلام نتایج کنکورم خالی بود و یه بارم -فقط یکی دوبار جمعن-گریه کردم برا نتیجه ی کنکورم،همین شاید

تو این یه سال اخلاقم عنتر شدهبا خونواده ام مشکلی ندارم برخلاف ۱۸ سال گذشته ولی تعداد دعواهام گریه کردنم جلو بقیه بحث و جدلم با بقیه به شدت بیشتر شده ،کماکان برخلاف ۱۸ سال گذشته

تو این یه سال خودمو محدود نکردم دیدم،قرار گذاشتم ، و در اخر مث پارسال دچار عشق گریبان سوزیم نشدم،برخلاف همیشه آدمای زیادی تو زندگیم بودن ولی تو هیچ کدوم جاذبه ای پیدا نکردم و غالبا تو من جاذبه پیدا کردن

برخلاف همه ی بریک آپام احساس پس زده شدن دارم با اینکه با کسی که بهم زدم تو رابطه نبودم

یه سال گذشته 

من همون ادم "عن"قبلم ولی اکثریت قریب به اتفاق دست به دست هم دادن و میگن به به چه دختر باکمالاتی و من برخلاف همیشه مجبورم "خفه شین بابا"رو توی دلم بگم و نرینم به بقیه

تو این یه سال از اینترورت به اکستروورت تغییر هویت دادم ولی گفتن واقعیت و تو پر بقیه زدن برام مورالی سخت تر شده


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها